آینده ادغام آسیای مرکزی در سایه تقابل آمریکا و چین

الدانیز حسینوف، کارشناس مرکز مطالعات اوراسیا به نام دانشگاه حیدر علی اف در دانشگاه ابن خلدون و مدیر منطقه ای آی دبلیو پی آر در آسیای مرکزی، آباخون سلطان‌آزاروف، فرمت‌های تعامل بین ایالات متحده و چین با آسیای مرکزی را تحلیل می‌کنند و تاکید می‌کنند که منطقه در حال تجربه یک پدیده منحصربه‌فرد است.

                                                                                                                                    

الدانیز حسینوف، کارشناس مرکز مطالعات اوراسیا به نام دانشگاه حیدر علی اف در دانشگاه ابن خلدون و مدیر منطقه ای آی دبلیو پی آر در آسیای مرکزی، آباخون سلطان‌آزاروف، فرمت‌های تعامل بین ایالات متحده و چین با آسیای مرکزی را تحلیل می‌کنند و تاکید می‌کنند که منطقه در حال تجربه یک پدیده منحصربه‌فرد است. کارشناسان پیامدهای تفویض فرآیند نهادسازی توسط آسیای مرکزی به نیروهای خارجی را برای خودمختاری و ادغام منطقه ای تشریح می کنند و با نیاز به در نظر گرفتن منافع همه بازیگران درگیر و نیاز به ارتقای حرکت درون منطقه ای به سمت یکپارچگی و موقعیت یکپارچه تر اشاره می کنند.

ایالات متحده و چین نقش مهمی در نهادینه کردن فرمت های همکاری در آسیای مرکزی دارند. مشارکت آنها به ایجاد گفتگوها و انجمن های تجاری ساختاریافته، مانند انجمن های تجاری B۵+۱ و دبیرخانه چین-آسیای مرکزی* کمک کرد. B۵+۱ یک مجمع مشترک بین ایالات متحده و پنج کشور آسیای مرکزی است که هدف آن ترویج یکپارچگی اقتصادی منطقه ای و افزایش تجارت و سرمایه گذاری بخش خصوصی ایالات متحده از طریق انجمن های تجاری سالانه است. دبیرخانه چین و آسیای مرکزی که در شیان تأسیس شده است، به عنوان مکانیسم رسمی همکاری بین چین و کشورهای آسیای مرکزی، ترویج همکاری های استراتژیک اقتصادی و حمایت از نشست های سطح بالا و نشست های وزیران برای توسعه بخش هایی مانند تجارت، انرژی، حمایت می کند. فناوری و انرژی "سبز".

این طرح ها با هدف تقویت روابط اقتصادی، تقویت یکپارچگی منطقه ای و حل مشکلات امنیت جمعی انجام می شود.

منطقه شاهد یک پدیده نسبتاً منحصر به فرد است : واگذاری فرآیند نهادسازی توسط کشورهای آسیای مرکزی به نیروهای خارجی، که سؤالاتی را در مورد پیامدهای منفی و مثبت چنین فرآیندی برای خودمختاری و یکپارچگی منطقه ای ایجاد می کند. در حالی که این مشارکت خارجی مزایایی مانند جلسات منظم و همکاری های استراتژیک را به همراه داشته است، اما چالش هایی از جمله نیاز به در نظر گرفتن منافع قدرت های درگیر و نیاز به تعادل بین آنها را نیز به همراه دارد.

 چرا کشورهای آسیای مرکزی فرآیند نهادینه سازی همکاری ها را به بازیگران خارجی محول می کنند؟

کشورهای آسیای مرکزی به دلیل کندی روند ادغام درون منطقه ای، فرآیند نهادینه سازی همکاری های منطقه ای را به بازیگران خارجی واگذار می کنند. استاد دانشگاه قزاقستان-آلمان رستم برناشف این اصل را پیشنهاد می کند که کشورهای منطقه فقط در واکنش به شرایط بحرانی متحد می شوند و در زمان های آرام تر ترجیح می دهند روابط دوجانبه را حفظ کنند. این بدان معنی است که یکپارچگی منطقه ای تنها در صورت وجود یک تهدید یا چالش آنی فعال می شود که به ماهیت اپیزودیک و ناپایدار آن منجر می شود. بازیگران خارجی می توانند از کندی روند ادغام در منطقه استفاده کرده و قالب های همکاری خود را ارائه دهند.

روند نهادینه سازی همکاری در آسیای مرکزی توسط بازیگران خارجی به عوامل زیر بستگی دارد:

دخالت شدید نیروهای خارجی بر خلاف دیگر گروه‌های منطقه‌ای که ممکن است به دنبال استقلال بیشتر باشند، آسیای مرکزی باز بودن آشکاری را نشان داده است و به بازیگران خارجی اجازه می‌دهد نه تنها نقش حمایتی، بلکه اغلب نقش محوری را در شکل‌دهی دستور کار منطقه ای ایفا کنند. این امر در ایجاد ساختارهایی مانند B۵+۱ و دبیرخانه چین و آسیای مرکزی آشکار می شود.

تمرکز بر مسائل اقتصادی و امنیتی. تعاملات آسیای مرکزی با بازیگران خارجی اغلب بر یکپارچگی اقتصادی و همکاری امنیتی متمرکز است که ناشی از منافع قدرت های خارجی در دسترسی به منابع و ثبات در منطقه ای است که پس از یک سری اعتراضات و یک محیط بی ثبات (جنگ در اوکراین، درگیری ها در ... قفقاز جنوبی، افغانستان) ممکن است از نظر ژئوپلیتیکی ناپایدار در نظر گرفته شود.

فقدان یک مرکز هماهنگ کننده منطقه ای. بر خلاف اتحادیه اروپا، آسیای مرکزی یک نهاد حاکم فراملی برای هماهنگ کردن سیاست‌ها یا تلاش‌های یکپارچه‌سازی ندارد و این منطقه را برای نهادینه‌سازی همکاری‌های خود بیشتر به ساختارهای خارجی وابسته می‌کند. انجمن کشورهای جنوب شرقی آسیا (آسه آن) علیرغم تنوع کشورهای عضو، مکانیسم های متعددی را برای هماهنگی مؤثرتر سیاست ها و تلاش های یکپارچه خود ایجاد کرده است. اینها شامل دبیرخانه آسه آن می شود که همکاری و هماهنگی بین کشورهای عضو و نهادهای وزارتی بخش های مختلف را که با مسائل خاص - ادغام اقتصادی، امنیت و توسعه اجتماعی-فرهنگی سروکار دارند، ارتقا می دهد. علیرغم عدم وجود نهادهای فراملی در ASEAN مانند اتحادیه اروپا، این انجمن توافقنامه هایی را در مورد مناطق آزاد تجاری با سایر کشورها امضا می کند، یعنی ASEAN بازیگران خارجی را با همکاری خود درگیر می کند و بازیگران خارجی را در برخی از قالب های همکاری درگیر نمی کند. اتخاذ رویکرد ASEAN برای یکپارچگی منطقه‌ای می‌تواند به آسیای مرکزی الگویی برای تقویت همکاری‌های داخلی و افزایش خودمختاری در برابر تأثیرات خارجی، با استفاده از ساختارهای هماهنگ‌کننده مؤثر و موضع یکپارچه‌تر ارائه دهد.

با تجزیه و تحلیل اقدامات ایالات متحده و چین برای سازماندهی جلسات منظم با رهبران کشورهای آسیای مرکزی در سطوح مختلف، روندی مشاهده می شود - کشورهای آسیای مرکزی نهادینه کردن فرآیندها در منطقه را واگذار می کنند. این مربوط به امکان برگزاری منظم انجمن های تجاری B۵+۱ با مشارکت ایالات متحده و همچنین ایجاد دبیرخانه چین و آسیای مرکزی است. حقیقت تفویض اختیار با یکی از شعارهای مجمع تجاری «B۵+۱» به وضوح نشان می‌دهد که «B۵+۱ موانع بین تجارت آسیای مرکزی و ایالات متحده را از بین می‌برد» . این شعار شامل ایالات متحده نیز می شود، اما بیانیه پایانی بیشتر در مورد منافع حاصل از ادغام مشترک برای کشورهای آسیای مرکزی صحبت می کند. در این مورد، ایالات متحده بیشتر شبیه یک شریک در حمایت از این فرآیندها به نظر می رسید.

علاوه بر این، قبل از برگزاری مجمع، زیرگروه های تخصصی در مورد مسائل مربوط به تجارت کشاورزی، حمل و نقل و تدارکات ملاقات کردند که توصیه هایی را قبل از مجمع بزرگ تهیه کردند. سند نهایی تعدادی از توصیه ها و پیشنهادات را تصویب کرد که عمدتاً نه بر همکاری بین ایالات متحده و آسیای مرکزی، بلکه بر توسعه همکاری در منطقه متمرکز است. به عنوان مثال، ذکر «هماهنگی قوانین در بخش‌های کلیدی (مانند تجارت و صنعت لجستیک، تجارت کشاورزی، تجارت الکترونیک، گردشگری و همچنین در زمینه انرژی‌های سبز و تجدیدپذیر)» در ابتدای متن آمده است. بیانیه پایانی و این جنبه ها به طور قابل توجهی این قالب (مجمع تجاری) را از آنهایی که قبلاً با مشارکت سایر قدرت های خارجی شناخته شده بودند متمایز می کند.

در این زمینه، این سوال مطرح می شود: "چرا کشورهای آسیای مرکزی فرآیندهای مشابهی را آغاز نمی کنند؟ " در پنجمین نشست مشورتی رهبران آسیای میانه، رویدادهای مختلفی رخ داد. اما اهداف و اهمیت نشست‌های آینده نامشخص است، زیرا برنامه‌هایی برای ادغام بیشتر منطقه هنوز مشخص نیست.

بیانیه نهایی پس از نشست مشورتی به طیف وسیع تری از مسائل سیاسی، انسانی و اجتماعی از جمله صلح، امنیت، مسائل بشردوستانه و ارتقای مبادلات فرهنگی و آموزشی می پردازد. به دلیل وجود طیف گسترده ای از زمینه های همکاری، همیشه مشخص نیست که توافقات حاصل شده چگونه اجرا می شود. و اگر این واضح بود، آیا نیاز به برگزاری یک مجمع تجاری جداگانه با حمایت ایالات متحده با تدوین توصیه هایی با هدف تعمیق روابط اقتصادی در آسیای مرکزی وجود داشت؟

پاسخ به این سوال بسیار دشوار است. حداقل بیانیه های پایانی نوزدهمین اجلاس وزرای کشورهای اتحادیه اروپا و آسیای مرکزی و همچنین بیانیه پایانی اجلاس آسیای مرکزی و آلمان از برگزاری نشست های مشورتی سران کشورهای آسیای میانه استقبال می کند. کشورها و امضای موافقتنامه تقویت پیوستگی حمل و نقل زمینی در آسیای مرکزی. نه نشست های مشورتی و نه این توافق در بیانیه های پایانی اجلاس آسیای مرکزی و آمریکا و مجمع تجاری B۵+۱ ذکر نشده است. بیانیه شیان اجلاس سران چین و آسیای مرکزی نیز از فعالیت های نشست های مشورتی رهبران کشورهای آسیای مرکزی استقبال می کند و به شدت ارزیابی می کند. از سوی دیگر، کارشناسان آسیای مرکزی در این فکر هستند که آیا شورای هماهنگ کننده ملی برای جلسات مشورتی سران کشورهای آسیای مرکزی کار می کند یا خیر. تصمیم برای ایجاد این شورا در پنجمین جلسه در ۱۴ سپتامبر ۲۰۲۳ گرفته شد، اما تاکنون چیزی از فعالیت های آن اطلاعی در دست نیست.

تفویض فرآیندهای نهادسازی در منطقه: تأثیر بر ادغام آسیای مرکزی

ارزیابی واضح تأثیر راه‌اندازی فرمت چین-ایالات متحده (و همچنین برگزاری نشست‌های دیگر در قالب C۵+۱) بر فرآیندهای ادغام دشوار است، زیرا در نگاه اول جنبه‌های مثبت و منفی وجود دارد:

  محدودیت های احتمالی:

تفویض اختیارات به بازیگران خارجی اگرچه این فرمت‌های همکاری به تعمیق روابط کمک می‌کنند، اما روند نهادینه‌سازی به‌طور محسوسی به بازیگران خارجی مانند ایالات متحده و چین واگذار می‌شود، یعنی این بازیگران هستند که فرمت‌های همکاری را به کشورهای آسیای مرکزی ارائه می‌کنند، در حالی که ابتکار عمل می‌تواند از کشورهای آسیای مرکزی یا کشورهای آسیای مرکزی می توانند در چارچوب نشست های مشورتی رهبران کشورهای آسیای مرکزی فرصت های همکاری را به ایالات متحده و چین ارائه دهند. به عنوان مثال، الهام علی اف رئیس جمهور آذربایجان نیز در آخرین دیدار شرکت داشت. مشارکت در قالب‌های همکاری خارجی کشورهای منطقه نگرانی‌هایی را در مورد میزان نفوذ این قدرت‌های خارجی بر امور منطقه‌ای و میزان اولویت داشتن منافع کشورهای آسیای مرکزی افزایش می‌دهد.

علاوه بر این، مشارکت بازیگران خارجی در یکپارچگی منطقه ای مستلزم آن است که کشورهای آسیای مرکزی منافع خود را نیز در نظر بگیرند. این امر ممکن است جستجوی راه حل های مشترک در چارچوب همکاری بین پنج کشور را پیچیده کند و منجر به تغییر در سیاست های داخلی و خارجی منطقه به نفع شرکای قدرتمندتر شود.

ما تأکید می کنیم که در چارچوب تعامل بین پنج کشور آسیای مرکزی، دستیابی به اجماع ممکن است آسان تر از مشارکت شرکت کنندگان اضافی باشد. این به این دلیل است که فرآیند تصمیم گیری ساده می شود، تعداد افراد ذینفع کاهش می یابد که به هماهنگی سریعتر و مؤثرتر اقدامات و روند کلی کمک می کند. این رویکرد همچنین می تواند به تمرکز بیشتر بر مسائل منطقه ای و تقویت حاکمیت کشورهای آسیای مرکزی کمک کند.

تعادل منافع از آنجایی که کشورهای آسیای مرکزی به طور فزاینده ای با قدرت های جهانی درگیر می شوند، ایجاد تعادل بین منافع بازیگران قدرتمند خارجی با اولویت های منطقه ای و روابط بین دولتی در آسیای مرکزی به طور فزاینده ای دشوار می شود. این توازن برای اطمینان از سودمند و عادلانه بودن یکپارچگی منطقه ای برای همه کشورهای شرکت کننده حیاتی است. هنگامی که ابتکار عمل در دست بازیگران خارجی است که فرمت‌های جدید همکاری را پیشنهاد و اجرا می‌کنند، نقش فعال‌تری را ایفا می‌کنند که به آنها اجازه می‌دهد موضوعات همکاری را که برایشان جالب‌تر است تعیین کنند.

به عنوان مثال، جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا در سخنرانی خود پس از نشست آسیای مرکزی و آمریکا بر خودمختاری استراتژیک و تقویت توانمندی های منطقه ای به ویژه در زمینه امنیت و استقلال اقتصادی تاکید کرد. رویکرد آن تقویت ظرفیت و اتصال، با تاکید بر انعطاف‌پذیری زنجیره‌های تامین جهانی و همکاری امنیتی است.

در عین حال، شی جین پینگ، رئیس حزب کمونیست چین در اجلاس سران آسیای مرکزی و چین بر ادغام طولانی مدت و پیامدهای گسترده تر همکاری برای "ثبات و رفاه جهانی" تاکید کرد. او در مورد ابتکاراتی مانند یک کمربند، یک جاده بحث می کند و پروژه های زیرساختی در مقیاس بزرگ را برجسته می کند که آسیای مرکزی را بیشتر با چین مرتبط می کند. در این مورد، بایدن دارای "استقلال" و چین دارای "ارتباط" است که نشان دهنده تضاد منافع احتمالی بین ایالات متحده و چین در منطقه است که کشورهای آسیای مرکزی باید آن را در نظر بگیرند.

این را نیز باید در پس زمینه رویارویی فزاینده کشورهای غربی با فدراسیون روسیه و چین در نظر گرفت. اورسولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا در سخنرانی اخیر خود در مورد روابط اتحادیه اروپا و چین با اشاره به رئیس جمهور چین صحبت کرد و خاطرنشان کرد:

ما می‌توانیم انتظار یک مسیر روشن را داشته باشیم که چین را کمتر به جهان و جهان را بیشتر به چین وابسته کند. یا همانطور که رئیس جمهور شی چند سال پیش صراحتاً گفت: «چین باید وابستگی زنجیره‌های صنعتی بین‌المللی به چین را تشدید کند تا یک توان مقابله و بازدارندگی قوی ایجاد کند. »

ثبات تعهدات اثربخشی این مکانیسم ها به تعهد همه طرف های درگیر بستگی دارد. این خطر وجود دارد که تغییرات سیاسی در هر یک از کشورهای شرکت کننده یا در بین بازیگران خارجی می تواند بر تداوم و اثربخشی این مکانیسم های همکاری تأثیر بگذارد، زیرا مکانیسم های داخل منطقه احتمالاً کندتر توسعه می یابند.

 جنبه های مثبت ادغام در آسیای مرکزی:

منظم بودن جلسات هم ایالات متحده و هم چین اجلاس‌ها و نشست‌های منظم با رهبران آسیای مرکزی را ترویج می‌کنند و از این طریق بسترهایی را برای بحث و توافق در مورد مسائل منطقه فراهم می‌کنند. این نهادینه سازی گفتگو از رویکردی ساختاریافته برای حل مشکلات منطقه ای، از امنیت گرفته تا سیاست اقتصادی، تقویت حس وحدت و اهداف مشترک حمایت می کند. تعامل فعال مشترک کشورهای آسیای مرکزی با بازیگران خارجی، دولت های منطقه را تا حدودی مجبور به هماهنگی اقدامات مشترک می کند. به عنوان مثال، در جریان سفر قاسم جومارت توکایف رئیس جمهور قزاقستان به خیوه برای دیدار با رئیس جمهور جمهوری ازبکستان در ۵ آوریل ۲۰۲۴، هر دو رئیس جمهور در مورد چشم انداز تعامل در قالب های "C۵+" بحث کردند.

همکاری استراتژیک دبیرخانه چین و آسیای مرکزی و ابتکارات مشابه به عنوان مکانیسم هایی برای همکاری استراتژیک با تمرکز بر اهداف و پروژه های بلندمدت که مجموعاً به نفع منطقه هستند، عمل می کنند. این کمک می کند تا اطمینان حاصل شود که آسیای مرکزی به جای دریافت منفعلانه کمک یا سرمایه گذاری خارجی، به طور فعال با شرکای خود در شکل دادن به دستور کار منطقه ای درگیر است.

تقویت روابط فرهنگی انجمن ها و اجلاس ها اغلب شامل اجزایی با هدف ارتقای مبادلات فرهنگی و آموزشی هستند. این ابتکارات برای تقویت درک متقابل و احترام در میان مردم آسیای مرکزی، که برای تعمیق یکپارچگی ضروری است، حیاتی است. به طور کلی، جلسات در قالب C۵+۱ به طور فزاینده ای در حال ایجاد یک منطقه واحد توسط بازیگران خارجی هستند.

برای مثال، از زمان همه‌گیری، چین مشارکت خود را در بخش آموزش آسیای مرکزی با توسعه فعال برنامه‌های آموزشی تعاونی، گسترش شبکه موسسات کنفوسیوس، افزایش تعداد بورسیه‌ها و افتتاح کارگاه‌های جدید لو بان افزایش داده است. در عین حال، این کاملاً به وضوح در "ایجاد جامعه نزدیکتر چین و آسیای مرکزی با سرنوشت مشترک" قرار می گیرد، که دای بین، معاون نماینده دائم جمهوری خلق چین در سازمان ملل، در آستانه آن صحبت کرد. نشست آسیای مرکزی و چین

تعامل آسیای مرکزی با بازیگران خارجی، به ویژه از طریق فرمت هایی مانند B۵+۱ با ایالات متحده و دبیرخانه چین و آسیای مرکزی، رویکرد منحصر به فردی را به همکاری منطقه ای نشان می دهد که فرآیند نهادینه سازی را به بازیگران خارجی واگذار می کند، در تضاد شدید با داخلی. الگوهای جهت دار مشاهده شده در مناطقی مانند اتحادیه اروپا و آسه آن.

دو قدرت، دو رویکرد: نهادینه سازی در سطح سران کشورها و جوامع تجاری در آسیای مرکزی

آینده ادغام آسیای مرکزی در سایه تقابل آمریکا و چین

تفاوت رویکرد همکاری با آسیای مرکزی بین چین و ایالات متحده در عکس های نشست سران کشورهای آسیای مرکزی با رهبران جمهوری خلق چین و ایالات متحده در سال ۲۰۲۳ به وضوح قابل مشاهده است.

منبع: mfa.gov.cn و kg.usembassy.gov

به اندازه کافی واضح است که ارتقای همکاری بین چین و آسیای مرکزی در سطح سران کشورها برای چین مهم است. ایالات متحده به تدریج استراتژی خود را در جهت حمایت بیشتر از تجارت تغییر می دهد به این امید که جامعه تجاری، ضمن تقویت روابط بین منطقه ای، به طور فزاینده ای از مقامات کشورهای آسیای مرکزی تقاضا کند که موانع تجارت را کاهش دهند، که می تواند به طور غیرمستقیم بر سایر زمینه های همکاری تأثیر بگذارد. . تفاوت رویکردها را می توان با میزان روابط ایالات متحده و چین با کشورهای آسیای مرکزی توضیح داد. در اینجا توجه به دو موضوع ضروری است:

آیا اخیراً به درگیری آشکار بین چین و دولت های کشورهای آسیای مرکزی در سطوح عالی و ارشد توجه کرده اید؟

آیا اغلب به تجمعات ضد آمریکایی در کشورهای آسیای مرکزی توجه کرده اید؟

احتمالاً به هر دو سؤال پاسخ «نه» خواهید داد. دلیل انتخاب راهبردهای تعامل آمریکا و چین با منطقه همین است. برای ایالات متحده، بهترین بستر برای ترویج همکاری، تعامل با جامعه مدنی و تجارت است، زیرا ممکن است اختلافات و سوء تفاهم های خاصی در سطح دولت وجود داشته باشد. این شامل تبادل نامه بین آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه ایالات متحده و رئیس جمهور قرقیزستان سادیر جپاروف در مورد تصویب قانون در جمهوری قرقیزستان "در مورد سازمان های غیر انتفاعی" است. همانطور که رسانه های قرقیزستان اشاره کردند، بلینکن نامه ای را ارسال کرد که در آن نسبت به این لایحه ابراز نگرانی کرد. جپاروف در پاسخ نامه خود گفت : «با کمال تاسف باید متذکر شوم که محتوای نامه شما نشانه هایی از دخالت در امور داخلی کشورمان دارد. » 

یکی دیگر از موارد قابل توجه بیانیه رئیس جمهور قزاقستان در مورد " ارزش های غربی " است. رئیس جمهور توکایف در ماه مارس سال جاری در کرولتای ملی گفت : ما نمی توانیم و نخواهیم از کسانی پیروی کنیم که تحت تأثیر گرایش های غربی و سایر گرایش ها، ارزش هایی را که با فرهنگ ما بیگانه است و علاوه بر آن، ترویج می کنند. ، مغایر با بنیاد دوگانه گرایی جهان است. فرزندان ما به این تبلیغات مخرب کشیده می شوند، بنابراین بهای این موضوع بیشتر از همیشه است - سلامت معنوی نسل جوان. قابل ذکر است که مسابقات ملی کورولتای همزمان با انجمن B۵ +۱ برگزار شد .

از سوی دیگر، یافتن چنین ناهماهنگی هایی که علناً در رسانه ها پخش شود دشوار است. با این حال، چین در کار با جمعیت کشورهای آسیای مرکزی مشکلاتی را تجربه می کند. کافی است اعتراضات علیه حضور فزاینده اقتصادی چین در قرقیزستان و قزاقستان در سال ۲۰۱۹، تظاهرات زمینی در قزاقستان در سال ۲۰۱۶ را یادآوری کنیم. مطالعه اخیر آلیسیا گارسیا-هررو و رابین شیندوفسکی بر این روند تأکید می کند. مطالب رسانه ای از رسانه ها در بیش از ۱۴۸ کشور در مورد پروژه "یک کمربند، یک جاده. " نویسندگان دریافتند که تنها کشورهای جنوب صحرای آفریقا و آسیای مرکزی پوشش مثبتی از این طرح در سال ۲۰۲۲ دارند (شکل زیر را ببینید) .

بر اساس این مطالعه، لحن رسانه ها در آسیای مرکزی در مقایسه با سال ۲۰۱۷ کمتر مثبت است. کاهش جذابیت طرح کمربند و جاده ممکن است به دلیل مشکلات در اجرای این طرح باشد. به همین دلیل، چین می تواند کارهای موفقی در سطح دولت ایجاد کند. اگرچه افزودن این نکته بسیار مهم است که نگرش عمومی، به عنوان مثال در قزاقستان، نسبت به چین اخیرا مثبت تر شده است .

همچنین باید به تفاوت منافع همکاری چین و آمریکا با آسیای مرکزی توجه کرد. این امر در زمینه های همکاری با اولویت، که در بیانیه های نهایی پس از هر دو اجلاس درج شده است، آشکار می شود.

بیانیه شیان در اجلاس سران چین و آسیای مرکزی نشان می دهد که این کشور تعهد قوی به تقویت یکپارچگی اقتصادی و تجارت دارد. این امر با ابتکاراتی مانند ابتکار کمربند و جاده و مکانیسم هایی با هدف افزایش تجارت و یکپارچگی اقتصادی نشان داده شده است. علاوه بر این، توجه قابل توجهی به توسعه زیرساخت ها، به ویژه بهبود ارتباطات منطقه ای از طریق شبکه های حمل و نقل مانند راه آهن و جاده ها می شود. یکی از حوزه های اولویت، همکاری در زمینه انرژی است، با پروژه هایی با هدف منابع انرژی سنتی و تجدیدپذیر، از جمله خط لوله گاز ترکمنستان - چین. پیوندهای فرهنگی و مبادلات بشردوستانه از طریق ابتکارات مختلف همکاری در زمینه های فرهنگی، آموزشی و میراثی مورد تاکید قرار گرفته است. علاوه بر این، این اعلامیه بر اهمیت حفظ امنیت و ثبات سیاسی منطقه تاکید می کند و بر جبهه متحد در برابر مداخلات خارجی و تهدیدات منطقه ای مانند تروریسم و افراط گرایی تاکید می کند.

بیانیه مشترک پس از نشست ریاست جمهوری آمریکا و آسیای مرکزی C۵+۱ نشان دهنده تمرکز قوی بر تقویت امنیت، به ویژه در پاسخ به چالش های جاری در افغانستان و تهدیدات تروریسم منطقه ای است. مسائل مربوط به پایداری اقتصادی و اتصال، با اصرار ایالات متحده برای بهبود روابط تجاری و حمایت از پروژه های زیرساختی مانند کریدور میانی برای تجارت، محوری هستند. این نشست همچنین بر امنیت انرژی و ابتکارات آب و هوایی، حمایت از تنوع صادرات انرژی و پروژه های انرژی پاک تاکید می کند. مدیریت زیست‌محیطی یکی دیگر از حوزه‌های حیاتی است  که در آن تلاش‌ها برای بهبود امنیت آب و مبارزه با اثرات تغییرات آب و هوایی انجام می‌شود. این اعلامیه همچنین بر اهمیت تقویت مبادلات فرهنگی و آموزشی با هدف ایجاد ظرفیت آموزشی و توسعه روابط عمیق تر بین فرهنگی تأکید می کند.

چین و ایالات متحده آسیای مرکزی را به عنوان یک منطقه استراتژیک مهم می دانند، اما رویکردهای متفاوتی برای همکاری با آن دارند. رویکرد چین به شدت بر ایجاد وابستگی اقتصادی از طریق زیرساخت‌ها و تجارت متمرکز است که توسط مکانیسم‌های دوجانبه و دیپلماسی فرهنگی تثبیت شده است. در مقابل، ایالات متحده ایجاد یک محیط امن و دموکراتیک با تمرکز بر حقوق بشر و توسعه پایدار را به عنوان بخشی از مدل تعامل خود در اولویت قرار می دهد. اگرچه هر دو قدرت بر اهمیت ثبات و رشد اقتصادی در آسیای مرکزی تاکید می‌کنند، روش‌ها و جهت‌گیری‌های کاری آنها نشان‌دهنده اهداف استراتژیک گسترده‌تر آنها در منطقه است. اهداف استراتژیک چین در آسیای مرکزی شامل گسترش نفوذ اقتصادی، تضمین دسترسی به منابع کلیدی و تقویت روابط منطقه‌ای از طریق پروژه‌های زیربنایی مانند طرح کمربند و جاده است. از سوی دیگر، ایالات متحده متعهد به تقویت امنیت، دموکراسی و حقوق بشر در منطقه و همچنین مقابله با نفوذ فزاینده چین به ویژه در مناطقی است که برای ایالات متحده مهم است. به عنوان مثال، در زمینه استخراج منابع حیاتی در آسیای مرکزی .

اطلاعات مرجع:

چین و ایالات متحده از جمله اولین کشورهایی هستند (بدون احتساب کشورهای مستقل مشترک المنافع روسیه) که شروع به ایجاد یک مکانیسم سازمانی منظم برای همکاری با همه کشورهای آسیای مرکزی کردند. در تاریخ ۱۳ تا ۱۵ مارس ۲۰۲۴، اولین انجمن تجاری در قالب "B۵+۱" (آسیای مرکزی - ایالات متحده آمریکا) برگزار شد.

هدف این پلتفرم گفتگوی عمومی و خصوصی، تحقق تعهدات بیانیه نیویورک C۵+۱ برای یکپارچگی اقتصادی منطقه‌ای بیشتر و گسترش تجارت ایالات متحده و سرمایه‌گذاری بخش خصوصی است. در بیانیه پایانی مجمع پیشنهاد شده است که این مجمع به صورت سالانه با نوبت میزبانی بین کشورهای شرکت کننده برگزار شود. در ۳۰ مارس ۲۰۲۴، دبیرخانه چین و آسیای مرکزی به طور رسمی در شیان (استان شانشی) افتتاح شد. این ابتکار گامی مهم در رسمی‌سازی مکانیسم همکاری بین چین و پنج کشور آسیای مرکزی: قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان است.

ایجاد این دبیرخانه در راستای توافقات حاصل شده در اولین اجلاس سران چین و آسیای مرکزی است که در آن بر همکاری های راهبردی به ویژه در زمینه روابط اقتصادی منطقه ای تاکید شد. از دبیرخانه خواسته می شود تا اجرای اجماع و نتایج مورد توافق سران کشورهای شرکت کننده را تسهیل کند. مسئولیت های آن شامل آماده سازی برای نشست چین و آسیای مرکزی، حمایت از نشست های وزیران خارجه و تمرکز بر همکاری در زمینه های کلیدی است. کارکردهای کلیدی شامل توسعه همکاری در بخش‌های سنتی مانند اقتصاد، تجارت و انرژی، و همچنین در زمینه‌های جدید مانند فناوری پیشرفته و انرژی سبز است. رهبران این کشورها متعهد به استفاده از این پلت فرم برای ایجاد جامعه نزدیک‌تر چین و آسیای مرکزی هستند. انتظار می رود این مکانیسم همکاری باعث تقویت روابط اقتصادی، بهبود زیرساخت های منطقه ای و ارتقای مبادلات فرهنگی، ارتقای یکپارچگی منطقه ای بیشتر و منافع متقابل شود.

قبل از افتتاح دبیرخانه چین و آسیای مرکزی، پلتفرم C+۱ آمریکا و آسیای مرکزی در سال ۲۰۱۵ راه اندازی شد. هدف اصلی این پلتفرم ایجاد یک آسیای مرکزی مستقل، مرفه و امن است. C۵+۱ از زمان تأسیس خود در سال ۲۰۱۵، جلسات وزیران، جلسات کارشناسی و گروه های کاری موضوعی را برگزار کرده است و گفتگو و همکاری در زمینه های اقتصاد، انرژی، محیط زیست و امنیت را ترویج می کند. از سال ۲۰۲۱، این پلت فرم به طور فعال میزبان جلسات وزیران بوده است و در سال ۲۰۲۲، دبیرخانه ای برای هماهنگی و برنامه ریزی بهتر فعالیت ها ایجاد شد. C۵+۱ همچنین اهمیت راه حل های منطقه ای برای مشکلات جهانی را برای افزایش امنیت و رفاه منطقه به رسمیت می شناسد.

تهیه و تنظیم: آلیگر کارشناس توسعه روابط فرهنگی قزاقستان

https://cabar.asia/ru/budushhee-integratsii-tsentralnoj-azii-v-teni-amerikano-kitajskogo-protivostoyaniya

کد خبر 20849

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 3 =